اینجا چراغی روشن است



چند روز پیش آنقدر حالم بد بود (حال جسمی و دل درد و اینا ) و آنقدر بی حوصله و بی عصاب بودم که به چستر گفتم دلم میخواد خودمو از پنجره پرت کنم پایین . و خب حدس بزنید که چستر چی گفت؟ در نهایت آرامش و بی خیالی گفت متاسفانه امکان پذیر نیست خواسته ات چرا که پنجره های ما توری دارن :!!!!!!!!!!!!!!! 

یعنی من مردم از این همه عشق و احساسات و جان فشانی :))))))

 

تیکو خیلی خوبه و واقعا باهاش خوش میگذره ، امروز یاد گرفته از دستمون تخمه میگیره . حتی اگه مشغول غذا خوردن باشه تا میریم پیشش و میگیم تیکو بیا تخمه میاد رو به ما میشینه و منتظر میشه تا ما بهش تخمه بدیم . خیلی شیرینه :)))))))

 

امروزم واقعا حالم خوب نبود . چستر کل خونه و آشپزخونه رو تمیز کرد و الانم داره برامون شام میپزه :)) من نباید بمیرم برای این مرد با این همه درک ؟

 

عوض تموم دردام امروز یه نقاشی رنگ کردم . خیلی علاقه مند به رنگ آمیزی هستم ، از خیلی وقت پیشا . رنگ آمیزی حس خوبی بهم میده . حتی اگه در بدترین حالت ممکن باشم، از درد به خودم بپیچم بازم حس و حال رنگ آمیزی دارم . انگار رنگ امیزی حسای درونیمو تخیله میکنه . و بعد از مدت ها دیشب دوباره دلم خواست برم سمت اینکار ، بعد از دوسال . و این شد نتیجه اش:

+نظرتون رو درباره ی اولین کارم بگید . خوبه ، بده ، حس خوب میده ، حس خوب نمیده ؟ هر چه که به نظرتون میرسه رو برام بنویسید .

 

دارم فیلم چارلی و کارخانه ی شکلات سازی رو میبینم برای بار چندم . هر دفعه این فیلم رو میبینم دلم میخواد یه قصر شکلاتی داشته باشم . شماهم همینطور؟

 

+طریق درست عشق ورزیدن همین بود !

بی هراس ، بی حد و مرز ، بی اندیشه ی فردا و سپس بی پشیمانی .

+راستی تصمیم دارم نقاشی آمو بذارم اینستاگرام . اگه دوست داشتید فالوم کنید :))) 

اینم آدرس :bleeeeu96@

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پسرونه agency روستای بیاج سالم زیبا webdesign استاندارد تدریس خصوصی حرفه ای و فوری shamimrayaneg شیرینی فروشی عرفان اسلامی استقلال خوزستان